تغییرات اقلیمی، مهاجرت و آلرژی

درجه حرارت زمین رو به افزایش است که نمود آن در بالا رفتن سطح آب دریاها، ذوب شدن یخچال های طبیعی، گرم شدن اقیانوس ها و کاهش پوشش برف نیمکره شمالی دیده می شود.
تغییرات اقلیمی همراه با قرار گرفتن در معرض آلاینده های هوا ممکن است با پیامدهای نامطلوب بالقوه جدی، به ویژه برای سلامتی انسان در نواحی شهری و آلوده، همراه باشد.
بالا بودن درجه حرارت تابستان بر میزان حملات حاد و بستری در بیمارستان در بیماران مسن تر مبتلا به مشکلات تنفسی، تاثیر دارد و ممکن است منجر به مرگ غیر منتظره شود.
برای مطالعه ارتباط آلودگی هوا و آلرژی تنفسی، معمولاً از آلرژی به گرده ها استفاده می شود.
عوامل اقلیمی (دما، سرعت باد، رطوبت، طوفان و ...) می توانند به اجزای بیولوژیک و شیمیایی این فعل و انتقال اثر بگذارند.
تغییرات جوی در فصل گرده افشانی مانند طوفان، ممکن است باعث القای هیدراتاسیون و پراکندگی دانه گرده ها شود که ذرات معلق (biological aerosols) بیولوژیک جوی حامل آلرژن ها را تولید می کند.
در نتیجه ممکن است حمله آسم در بیماران رینیت فصلی (تب یونجه) مشاهده شود.
مهاجرت از کشوری به کشور دیگر، منجر به مواجهه با مجموعه جدیدی از آلاینده ها و آلرژن ها و هم چنین تغییرات شرایط مسکن، رژیم غذایی و دسترسی به خدمات درمانی می شود که می تواند «سلامتی» مهاجران را تحت تاثیر قرار دهد.
اتوپی و آسم در کشورهای پیشرفته و صنعتی در مقایسه با کشورهای توسعه نیافته و کم درآمد، شایع ترند.
مطالعات مهاجرت، اطلاعاتی در مورد نقش عوامل محیطی در ایجاد اتوپی و آسم فراهم می کنند.
پزشکان باید از تغییرات محیطی و اقلیمی که ممکن است ایجاد بیماری های آلرژیک و آسم را تشدید کند، مطلع باشند.
پزشکان باید آگاه باشند که مهاجران، به خصوص از کشورهای در حال توسعه به کشورهای پیشرفته در معرض خطر بیشتری برای کسب بیماری های آلرژیک و آسم هستند و این تاثیر، وابسته به سن و زمان است.
سن کم و زمان طولانی تر، احتمال ایجاد اتوپی و آسم را بیشتر می کند.

نکات کلیدی

  • درجه حرارت زمین در حال افزایش است. بالا رفتن آب دریاها، ذوب یخچال ها، گرم شدن اقیانوس ها و کاهش پوشش برف در نیمکره شمالی موید آن است.
  • تغییر آب و هوا به همراه مواجهه با آلاینده ها ممکن است پیامدهای جانبی قابل ملاحظه ای به خصوص بر سلامت انسان ها در شهرها و مناطق آلوده داشته باشد.
  • درجه حرارت بالا در تابستان بر میزان حملات حاد و بستری شدن در بیمارستان در بیماران مسن تر مبتلا به مشکلات تنفسی تاثیر داشته و ممکن است سبب مرگ های غیر منتظره شود.
  • آلرژی به پولن ها مکررا جهت مطالعه ارتباط بین آلودگی هوا و آلرژی تنفسی مورد استفاده قرار گرفته است. عوامل جوّی (دما، سرعت باد، رطوبت، طوفان و غیره) می توانند بر اجزاء بیولوژیک و شیمیایی این واکنش متقابل، اثر بگذارند.
  • تغییرات جوی مانند طوفان و رگبار، در طول فصول گرده افشانی ممکن است موجب آبدار شدن پولن گیاهان و متلاشی شدن آن ها شود که این امر سبب تولید آیروسل های بیولوژیک حامل آلرژن ها در اتمسفر می شود.
  • مهاجرت از یک کشور به کشور دیگر موجب مواجهه با یکسری از آلاینده ها و آلرژن های جدید می شود و همچنین، تغییر در وضعیت خانه ها، تغذیه و دستیابی به سرویسهای پزشکی، ممکن است بر سلامت مهاجران تاثیر بگذارد.
  • اتوپی و آسم در کشورهای توسعه یافته و صنعتی در مقایسه با کشورهای توسعه نیافته و فقیر بسیار شایعتر است.
  • مطالعات درباره مهاجرت، اطلاعاتی را در مورد نقش فاکتورهای محیطی بر ایجاد اتوپی و آسم فراهم می کند.
  • پزشکان باید آگاه باشند که تغییرات محیط و آب و هوا ممکن است ایجاد بیماری های آلرژیک و آسم را افزایش دهد.
  • پزشکان باید آگاه باشند که مهاجران به خصوص از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعه یافته تر، در معرض افزایش خطر کسب بیماری های آلرژیک و آسم هستند و این تاثیر، وابسته به سن و گذشت زمان است، سنین پایین تر و زمان طولانی تر احتمال ایجاد آتوپی و آسم را افزایش می دهد.

تاثیر تغییرات اقلیمی بر بیماری های آلرژیک و تنفسی

شواهد زیادی مطرح کننده این است که تغییرات وسیع اتمسفر و آب و هوا، شامل گرم شدن زمین که توسط فعالیت های انسان ایجاد شده، اثرات مضری بر بیوسفر (Biosphere) و محیط پیرامون انسان دارد.
مطالعات درباره اثر تغییرات آب و هوا بر آلرژی تنفسی، هنوز کافی نیست و آنچه تا کنون میدانیم، توسط مطالعات اپیدمیولوژیک و تجربی روی ارتباط بین آسم و فاکتورهای محیطی، مانند متغیرهای هواشناسی، آلرژن های هوازاد و آلاینده های هوا به دست آمده است.
به هر حال شواهد قابل ملاحظه ای وجود دارد که افراد مبتلا به آسم در معرض افزایش خطر ایجاد حملات انسدادی راه های هوایی بر اساس مواجهه با مولفه های گازی و ذرات معلق آلودگی هوا هستند.
ارزیابی اثر تغییرات اقلیمی و آلودگی هوا بر شیوع و شدت آسم، مطرح کننده این است که آلودگی هوا و تغییرات آب و هوایی می تواند سهیم باشد. آلرژی به پولن ها به طور مکرر برای مطالعه ارتباط بین آلودگی هوا و رینیت و آسم برونشیال مورد استفاده قرار گرفته است.
مطالعات اپیدمیولوژیک نشان داده که شهرنشینی، سطوح بالای بخارات وسایل نقلیه و سبک زندگی غربی، با افزایش شیوع آلرژی های تنفسی ایجاد شده توسط پولن ها در مردمی که در مناطق شهری زندگی می کنند در مقایسه با افرادی که در مناطق روستایی زندگی می کنند، مرتبط است.
فاکتورهای مربوط به هواشناسی (دما، سرعت باد، رطوبت، طوفان و غیره) همراه با رژیم های اقلیمی شناختی (آنومالی های گرم یا سرد و دوره های خشک یا مرطوب و غیره) می توانند بر اجزاء بیولوژیک و شیمیایی این واکنش اثر بگذارند.
علاوه بر این، آلودگی هوا از طریق القاء التهاب در راه های هوایی، مخاط را تحت تاثیر قرار داده و پاسخ های القا شده توسط آلرژن ها را شروع می کند. در نتیجه، تغییرات آب و هوا ممکن است اثرات منفی بیماری های آلرژیک تنفسی القا نماید. خصوصا افزایش طول و شدت فصل گرده افشانی، وقوع بالاتر حوادث بارش های سنگین و افزایش فرکانس اپیزودهای آلودگی هوا در شهرها مطرح کننده این است که فاکتورهای خطر محیطی اثرات قویتری در دوره های آینده دارد. نگرانی های اصلی، آسم، رینوسینوریت، COPD و عفونت های دستگاه تنفسی هستند.
اما میزانی که این بیماری ها تحت تاثیر قرار می گیرند، بر اساس درصدی از افراد مستعد که در یک جامعه هستند متفاوت خواهد بود.
مناطق فقیر نشین با محدودیت دستیابی به سرویس های پزشکی و مناطقی که سرویس های پزشکی در آن ها، کمتر توسعه یافته است، شامل مردم مهاجر و آن ها که بیشترین رشد جمعیت را دارا هستند، بیشتر از این بیماری ها رنج می برند.

اثر تغییر آب و هوا بر گرده افشانی

تغییرات آب و هوا بر گیاهان آلرژنیک و انتشار پولن ها در سراسر جهان اثر می گذارد. یافته های اخیر در دشتی در آمریکای شمالی نشان داد که گرم کردن آزمایشی باعث تسریع پدیده ی گل دهی و میوه زایی برای نمونه هایی که قبل از اوج گرمای تابستان شروع به گلزایی می کنند، شده اما باعث تاخیر تولید مثل در نمونه هایی می شود که شروع گلدهی آن ها بعد از اوج گرما باشد.
در بین نمونه های گروه دوم، تاخیر در گل دهی ragweed مورد توجه قرار گرفت. با گرمای طولانی تر، الگوی تغییرات رفتار گیاهان و تراکم گونه ها احتمالا به تدریج به سمت شمال حرکت می کند.
به هر حال، تغییر در استفاده از زمین نیز ممکن است نقش واضحی به خصوص برای نمونه های مهم آلرژی زا، مانند Gramenaceae داشته باشد.
به دلیل این که اکثر اطلاعات از آنالیز انتشار پولن های هوا برد به دست می آید، وقوع اپیزودهای انتقال این پولن ها از مسافت های متوسط تا طولانی موجب بروز خطا در این اطلاعات می شود، چنانکه در چندین کشور اروپایی نشان داده شده است.
گرده افشانی بصورت مکرر جهت بررسی ارتباط بین آلودگی هوا و آلرژی تنفسی مورد استفاده قرار گرفته است.
فاکتورهای جوی (دما، سرعت باد، رطوبت، طوفان و غیره) می توانند بر هر دو جزء (بیولوژیکی و شیمیایی) در این رابطه اثر بگذارند.
آلاینده ها با چسبیدن به سطوح به این گیاهان و اجزای مشتق از گیاهان با اندازه های کوچک، نه تنها مورفولوژی این عوامل حامل آنتی ژن را تغییر می دهند، بلکه بر پتانسیل آلرژی زای آن ها هم اثر دارند.
علاوه بر این، آلاینده ها با القای التهاب در راه های هوایی که باعث افزایش نفوذپذیری راه های هوایی می شوند، از سد مخاطی راه های هوایی عبور کرده و پاسخ های القا شده توسط آلرژن ها را شروع می کنند.
شواهدی نیز وجود دارد که وقوع طوفان در فصل گرده افشانی می تواند در بیماران حساس به پولن ها باعث ایجاد حملات حاد آسم شود.
بعد از پاره شدن پولن گیاهان به دنبال وقوع طوفان، بخشی از محتوای سیتوپلاسمیک آن ها آزاد شده که قابل استنشاق و شامل ذراتی است که یک حامل آلرژن است.
به طور خلاصه، بر اساس مفاهیم امروزی در خصوص ارتباط بین آلودگی هوا، مواجهه با آلرزن ها و آلرژی تنفسی، پاسخ هر فرد به آلودگی هوا به منشا آلودگی و اجزاء تشکیل دهنده آن و همچنین به عوامل جوی بستگی دارد.
برخی از اپیزودهای حملات آسم وابسته به آلودگی هوا به دلیل فاکتورهای جوی ایجاد می شوند که باعث تجمع آلانده های هوا در سطح زمین در برخی از شهرها شده و تحت تاثیر مداوم دود سیاه وسایط نقلیه می باشد.
آلودگی هوا می تواند با پولن گیاهان واکنش داده و منجر به افزایش آسازدسازی آنتی ژن هایی می شود که خاصیت آلرژی زایی آن ها تغییر یافته است.
آلودگی هوا می تواند با ذرات کوچک گیاهان که حامل آلرژن هستند نیز، وارد واکنش شود.
ذرات بسیار کوچک (paucimiconic)، با منشای پولن یا غیر پولن، قادرند با استنشاق هوا به راه های هوایی محیطی رسیده و سبب ایجاد آسم در افراد حساس شوند. نشان داده شده که آلودگی هوا، به خصوص اوزون، ذرات معلق (PM) و دی اکسید سولفور، اثر التهابی بر راه های هوایی افراد مستعد دارند و سبب افزایش نفوذپذیری، نفوذ آسان تر آلرژن های پولن به داخل غشای مخاطی و واکنش آسانتر با سلول های سیستم ایمنی می شوند.
هم چنین شواهدی وجود دارد که افزایش واکنش دهی راه های هوایی، توسط آلودگی هوا و افزایش پاسخ دهی راه های هوایی به آلرژن های پولن استنشاق شده، در افراد مستعد، وجود دارد. به نظر می رسد برخی از اجزای آلودگی هوا یک اثر ادجوانت ایمونولوژیک در سنتز IgE در افراد اتوپیک دارند، به خصوص ذرات خارج شده از اگزوز که می توانند با پولن ها و ذرات بسیار کوچک موجود در اتمسفر واکنش دهند.

شیوع بیماری های اتوپیک در مهاجران و فاکتورهای خطر مرتبط

شیوع اتوپی و آلرژی در مهاجران کشورهای مختلف در سراسر دنیا مورد مطالعه قرار گرفته و الگوهای مشابه توضیح داده شده است. آلرژی و آسم، معمولاً چندین سال بعد از مهاجرت به کشورهای توسعه یافته ایجاد شده و علائم به مرور زمان افزایش می یابد.
این تغییرات پیشرونده در دینامیک علائم افراد آسماتیک و آلرژیک، مطرح کننده این است که مواجهه محیطی طولانی مدت، یا فاکتورهای خطر دیگری برای ایجاد اتوپی و آسم در مهاجران، لازم است.
یکی از بزرگترین مطالعات انجام گرفته روی شیوع اختلالات اتوپیک، مطالعه کمیته بهداشت تنفسی اروپا (European Community Respiratory Health Survey) بود.
میزان شیوع علائم آسم در مهاجران، در مقایسه با غیر مهاجران، بعد از تطبیق از نظر منطقه، جنس و سن و وضعیت سیگار کشیدن بالاتر بود.
به هر حال، توزیع پاسخ دهی برونشیال و اتوپی بین مهاجران و غیر مهاجران برابر بود. بر خلاف این مطالعه چند نژادی و بین المللی، چندین مطالعه در اسراییل بر روی مهاجرین اتیوپیایی صورت گرفته که نتیجه یکنواخت تری را نشان داده است. این پژوهشگران توانا یک جمعیت نسبتا بزرگ اما بسیار متنوع از مهاجران را که از یک محیط خارجی به یک محیط کاملا متفاوت مهاجرت کرده بودند، مورد بررسی قرار دادند.
عفونت ها و بیماری های انگلی، در سال های اول، بیشترین مشکل بهداشتی آن ها بود.
یک مطالعه جدیدتر که بر روی 29.305 نفر انجام گرفت، شیوع علائم تنفسی در بچه های مهاجر و غیر مهاجر در ایتالیا را مقایسه نمود. نتایج نشان داد که کودکان مهاجر شیوع پایین تری از علائم آسم نسبت به بچه های متولد شده در ایتالیا دارند و این با افزایش تعداد سال های زندگی در ایتالیا، افزایش می یابد.

حساسیت و سطح IgE

به طور کلی سطح IgE در مهاجرانی که از کشورهای کمتر توسعه یافته به کشورهای توسعه یافته آمده اند، افت می کند و تقریبا بعد از 10 سال به سطح افراد ساکن در آن منطقه می رسد، طیف حساسیت های آلرژیک بر حسب مدت زمان اقامت بعد از مهاجرت تغییر می کند.
این تغییر در واکنش به آلرزن های محیطی احتمالا با تغییرات در سبک و عادت زندگی، مثل تماس با مایت های گرد و غبار در داخل منزل، حیوانات خانگی و مواجهه وسیع محیطی با پولن ها مرتبط است و مطرح کننده این است که فاکتورهای محیطی، بیش از تفاوت های ارثی، وضعیت IgE افراد را تعیین می کنند.
به هر صورت، مطالعات در مهاجران نشان می دهد که یک الگوی ژنتیک ارثی برای IgE، به خصوص از طرف مادری، وجود دارد. این مطالعات نشان می دهد که وضعیت ایمونولوژیک مهاجران توسط محیط جدید تحت تاثیر قرار گرفته و بعد از چند سال، وضعیت آلرژیک مهاجران با محیط جدید واکنش داده یا تطابق می کند. واجهه های محیطی در اوایل دوران کودکی، نقش مهمی در خطر ایجاد اختلالات اتوپیک بازی می کنند، و کودکان کم سن، بیشتر مستعد این اثرات هستند.

درماتیت اتوپیک در مهاجران

مانند اثری که در آلرژی های تنفسی دارند، فاکتورهای محیطی ممکن است بر بروز درماتیت اتوپیک در افرادی که از نظر ژنتیکی مستعد هستند، تاثیر گذاشته و در تعیین بروز AD حداقل به اندازه فاکتورهای ژنتیک تاثیر دارند.
اتوپی و فرضیه بهداشت: چشم انداز جهان
شواهد متعدد نشان یمد هند که شیرخوارانی که در محیط های کشاورزی و مزارع بسر می برند، به طور نسبی از ایجاد اتوپی و با وسعت کمتر از ایجاد آسم محافظت می شوند. مواجهه با آندوتوکسین که جزیی از باکتری های گرم منفی است، در اوایل زندگی با این اثر محافظتی، همراه می باشد. مطالعات متعددی این فرضیه بهداشت، را حمایت کرده است. اما این که آندوتوکسین خودش این اثر محافظتی را اعطا می کند یا به عنوان یک مارکر برای مواجهه محیطی دیگری، عمل می کند هنوز نامشخص است. قوی ترین مباحث در طرفداری از فرضیه بهداشتف مطالعات متعدد در رابطه با افرادی هستند که از سنین بسیار پایین در مراکز نگهداری کودکان بسر می برند و کاهش واضحی در اتوپی و آسم در آن ها مشاهده می شود و هم چنین همراهی قوی بین تعداد خواهر و برادرها و وقوع اتوپی نشان داده شده است.
علاوه بر این، پاسخ های سرولوژیک ایمنی به عفونت های مشخصی، مثل هپاتیت A و توکسوپلاسما، مطرح کننده نقش این عفونت ها، یا به عبارت دیگر، پایین بودن سطح بهداشت، در محافظت از ایجاد پاسخ های ایمنی آلرژیک می باشد.
باعث شگفتی است که یافته های موجود درباره اختلالات آلرژیک در مهاجران منطبق بر فرضیه بهداشت نیست. همان طور که گفته شد، مهاجران از کشورهای در حال توسعه یا کشورهای فقیر و توسعه نیافته، در مقابل اتوپی محافظت شده نیستند و در واقع آن ها نسبت به جمعیت ساکن، تمایل بیشتری به ایجاد آلرژی ها و اختلالات اتوپیک دارند.
در کوشش جهت توضیح این یافته های متضاد، یک رویکد به این موضوع پیشنهاد شده است؛ زندگی در کشورهای کمتر توسعه یافته یا در یک محیط روستایی سبب محافظت از اختلالات آلرژیک می شود، همچنانکه در فرضیه بهداشت مطرح شده است، اما مهاجرت به مراکز صنعتی در کشورهای توسعه یافته یک محیط جدید و کاملا متفاوت را عرضه می کند، که به نظر می رسد مهاجران در مواجهه با این محیط، محافظت شده نیستند.
مواجهه مداوم با آلرژن های جدید، آلاینده ها، تغییر در تغذیه و وضعیت سکونت، م نجر به بروز تدریجی اختلالات اتوپیک می شود.
محافظت ایجاد شده توسط محیط روستایی قبلی، برای محیط جدید کارآمد نبوده و مهاجران را نسبت به اختلالات اتوپیک مستعدتر می نماید.
نتیجه گیری
تغییرات آب و هوایی بر بسیاری از سیستم های فیزیکی و بیولوژیکی که برای بهداشت انسان حیاتی هستند، شامل سیستم های ایمونولوژیک و تنفسی، موثر است. تغییرات آب و هوایی در آلودگی هوا و گرده افشانی موثر بوده و با آن میانکنش دارد که به نوبه خود باعث افزایش فرکانس و شدت آسم شده و بر بروز کلینیکی بیماری های آلرژیک موثر است. تغییرات آب و هوا بر زمان انتشار، کمیت و کیفیت ائروآلرژن ها تاثیر داشته و توزیع و شدت بیماری آلرژیک را تغییر می دهد.
تغییرات اقلیمی، الگوی هوای منطقه ای شامل حداقل و حداکثر دما، بارندگی و طوفان، را تغییر داده و همه اینها بر بار بیماری آلرژیک تاثیر می گذارد. ترکیبی از راه کارها لازم است که شامل پیشگیری اولیه بوسیله کاهش گازهای گلخانه ای برای ثبات آب و هوا و پیشگیری ثانویه توسط ملاحظات کلینیکی برای به حداقل رساندن میزان افزایش آسم و بیماری های آلرژیک وابسته به تغییر آب و هوا می باشد.
تغییرات آب و هوا در آینده بستگی به چگونگی سرعت و موقعیت استراتژی های تعدیل و انطباق جهانی دارد. اثر مداخله بشر و تلاش هایی که در جهت به حدال رساندن تغییرات در گیاهان و مواجهه با آئروآلرژن ها انجام می شود، موضوعاتی است که باید مد نظر قرار گیرد.
مهاجرت به کشورهای با شیوع بالاتر آلرژی، منجر به افزایش شیوع آلرژی ها و آسم در مهاجران، در مقایسه با شیوع اتوپی در کشور مبداشان همراه می شود. افزایش شیوع آسم و آلرژی، معمولا وابسته به نژاد نیست اما در جمعیت های خاص، فاکتورهای ژنتیک ممکن است نقش مهمی داشته باشند.
مطالعات بر روی مهاجران، از این موضوع حمایت می کند که در کشورهای صنعتی غرب، سبک زندگی و فاکتورهای محیطی، اتوپی و آسم را تسهیل می کنند. این اثر وابسته به زمان بوده و ایجاد آلرژی تحت تاثیر سن فرد در هنگام مهاجرت، قرار می گیرد. مهاجران جدید در مقایسه با جمعیت ساکن در آن منطقه، سطح IgE بالاتری دارند که بتدریج به سطح کل جمعیت می رسد (کاهش می یابد) و شیوع اتوپی و آلرژی ها نیز در آن ها بالاتر است.
مهاجران و پزشکان آن ها باید از پتاسیل خطر ایجاد آسم و آلرژی ها آگاه باشند. تهیه استراتژی هایی برای پیشگیری اولیه در افراد اتوپیک در معرض خطر و هم چنین، دستورالعمل هایی جهت پیشگیری ثانویه برای افراد ساکن در کشورهای در حال توسعه و مهاجران از این کشورها به کشورهای توسعه یافتهای با شیوع بالای اتوپی، لازم است.

نیازهای حال و آینده

  • پزشکان باید آگاه باشند که تغییرات اقلیمی محیط، ممکن است ایجاد بیماری های آلرژیک و آسم را افزایش دهد.
  • ثبت تغییرات گرده افشانی و تغییرات میزان بیماری های آلرژیک و آسم در طول زمان، لازم است. مطالعاتی که در مهاجران انجام می شود، اطلاعاتی را در مورد نقش فاکتورهای محیطی در ایجاد اتوپی و آسم، فراهم می کند.

نیازهای آینده و توصیه های پژوهشی

  • روش های کاهشی اثرات فاکتورهای محیطی موثر بر بیماری های آلرژیک تنفسی:
  • تشویق سیاستگذاران جهت دستیابی به منابع سالم انرژی کاهش استفاده از سوخت های فسیلی
  • کنترل دود وسایط نقلیه
  • کاهش تردد شخصی در شهرها و توسعه حمل و نقل عمومی
  • کاشت درختان و چمن های غیر آلرژی زا در شهرها
  • استراتژی های پیشگیری اولیه در افراد اتوپیک در معرض خطر و دستورالعمل های پیشگیری ثانویه، برای جمعیت کشورهای در حال توسعه و همچنین برای مهاجران از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعه یافته با شیوع بالای آتوپی، باید ایجاد شود.